دو رخداد مهم در بازار فولاد
مقاله
در مورخ ۱۳۹۵/۰۷/۲۷
ترسیم چهره آتی بازار فولاد هرچند که بیش از شواهد به حدس و گمان وابسته شده ولی هنوز هم میتوان ریشههایی از واقعیتهای بنیادین این بازار را رهگیری کرد که دورنمای بازار فولاد را ترسیم خواهد کرد؛ اگرچه در کوتاه مدت نمیتوان به معجزهای در بازار فولاد دل بست.
ترسیم چهره آتی بازار فولاد هرچند که بیش از شواهد به حدس و گمان وابسته شده ولی هنوز هم میتوان ریشههایی از واقعیتهای بنیادین این بازار را رهگیری کرد که دورنمای بازار فولاد را ترسیم خواهد کرد؛ اگرچه در کوتاه مدت نمیتوان به معجزهای در بازار فولاد دل بست.
بازار فولاد روزهای آرام و راکدی را میگذراند؛ هرچند که در پایان شهریورماه، چنین شرایطی چندان هم دور از ذهن نیست؛ اگرچه چنین رخدادی در سایر بازارهای کالایی همچون محصولات پتروشیمی نیز کم و بیش مشاهده میشود. ثبات نسبی قیمتها در بازار میلگرد با میل به کاهش قیمتها، ثبات شکننده در بازار شمش با فرض ضعف محسوس تقاضا و افزایش بهای قراضه در کنار عرضه آن، نگرانی از کاهش عرضه ورق هرچند که دادههای ضد و نقیضی در این خصوص گزارش میشود و در پایان ثبات قیمتها در بازار تیرآهن با وجود جهش قیمتی برخی سایزهای خاص را میتوان مهمترین ویژگیهای این بازار مهم داخلی به شمار آورد. به صراحت نمیتوان از دورنمای روشن و موفقی پیش روی بازار فولاد خبر داد؛ ولی برخی رخدادهای زیرپوستی در بازار فولاد هماکنون در حال انجام است که میتواند چهره بازار را در هفتههای پیش رو تغییر دهد.
درخصوص آرامش و رکود فعلی در بازار فولاد نیز باید گفت که در هر حال روزهای پایانی شهریور ماه زمانی برای مسافرت، آماده شدن برای فصل پاییز و تغییر برخی تاکتیکهای تجاری و صنعتی است و در کل عقبنشینی قیمتی و آماده شدن برای ورود به روزهای سرد سال را که ممکن است با کاهش تقاضا روبهرو شود، باید مهمترین عامل تاثیرگذار بر بازار داخلی فولاد به شمار آورد؛ هرچند که دو هفته اخیر با تعطیلی اعیاد قربان و غدیر نیز همراه بوده است.
در ماههای اخیر دو رخداد در بازار در حال خودنمایی است یکی ثبت ۴ جرقه رشد قیمتها در فاصله ۷ هفته اخیر که به شدت در برابر افت قیمتها موضعگیری کرده و دیگری تلاش برخی از تولیدکنندگان مطرح برای حفظ سطوح قیمتی فعلی. این دو رخداد را باید جدی گرفت؛ زیرا به سقوط بازار منجر نشده و همچنین امیدواریهایی را از افزایش قیمتها نیز پدید آورده است. از سوی دیگر حجم واردات محمولههای فولادی که در روزهای پایین بودن قیمتها خریداری شده و در شرایط فعلی توجیه پذیر بوده نیز بسیار پایین بودند که این ویژگی نیز به حمایت نسبی از بازار داخلی انجامیده است. از سوی دیگر به آرامی حجم تولید در واحدهای نوردی و تولیدکنندگان بخش خصوصی واقعی نیز در مسیر افت قرار داشته و صادرات بخشهای بزرگ دولتی و شبهدولتی نیز تقویت شده است. این موارد در هر حال به حمایت از بازار داخلی فولاد برخاسته است.
درخصوص بازار ورق باید توجه داشته باشیم که بر مبنای عرف پیشین این بازار (درست یا غلط) بخشی از نیاز صنایع داخلی از طریق واردات تامین میشود و هماکنون واردات، کفاف نیاز داخلی را نداده؛ بنابراین با رشد قیمتهایی ممتد رو بهرو هستیم که کژدار و مریز، هفتهها میهمان این بازار است و شاید به برخی پیگیریها نیاز داشته باشد. فاصله قیمتی بین میلگرد و پروفیل (تولیدی از ورق) خود نشان دهنده برخی واقعیتها در بازار فولاد است که گاهی به انتقاد جدی صنایع مصرفکننده ورق انجامیده و این انتقادها در برخی جلسات رسمی و غیررسمی، به صراحت عنوان میشود.
همان گونه که در گذشته نیز به آن اشاره داشته داشتهایم جلسات انجمن تولیدکنندگان فولاد یا جلسات صنف و صنعت فولاد را باید جدی گرفت؛ زیرا چند رخداد در بازار داخلی محقق شده است. از سویی مسجل شده است که تقاضای واقعی (تقاضای موثر از سمت مصرفکننده نهایی) به نسبت ثابت بوده و تغییر چندانی نداشته است؛ یعنی نوسان قیمتها تغییر چندانی بر حجم تقاضا نخواهد داشت. از سوی دیگر با توجه به محدود بودن جدی حجم تقاضا در بازار داخلی، کاهش بیشتر آن بهصورت گسترده محتمل نبوده و تنها انتظار برای تقاضا از طرفداران مطلوبی برخوردار است. از طرف دیگر دورنمای رشد اقتصادی ایران را بسیاری از موسسات تحقیق و پژوهشی بسیار روشن ارزیابی میکنند. بررسیهای دولتی از احتمال تحقق رشد اقتصادی ۵ درصدی در سال ۹۵ خبر داده، بررسی مرکز پژوهشهای مجلس از احتمال تحقق رشد اقتصادی ۶/ ۶ درصدی خبر داده و موسسه بینالمللی مکنزی نیز از افق رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۲۰ خبر میدهد. تمام این موارد در کنار کاهش سپردهگذاری درازمدت در بانکها در کنار مهاجرت این منابع به حسابهای پس انداز کوتاه مدت و جاری همچنین ورود منابع خارجی از مسیرها و مبادی مختلف به کشور خبر میدهد؛ هرچند که در تایید و رد آنها بحثهای بسیاری وجود دارد. با توجه به این موارد دورنمای بهبود اقتصادی در کشور غیرقابل کتمان بوده هرچند که تاثیرگذاری آن بر بازار فولاد زمانبر خواهد بود. درنتیجه باید این گونه اظهار کرد که بررسی و مدیریت بخش عرضهها، میتواند تاثیر قابل توجهی بر بازار فولاد داشته باشد؛ زیرا تنظیم سازوکارهای عرضه از این پس وضعیت بهتری را برای بازار ترسیم خواهد کرد. البته باید به این مطلب نیز اشاره داشت که ادعای بهبود سریع بازار را نیز نمیتوان به صراحت اعلام کرد؛ اما رسیدن به قیمتهای تمام شده وارداتی نیز چندان غیرمنطقی نخواهد بود.
رویکرد بازار در هفتههای اخیر به نسبت ماههای پیش از آن یا سایر دورههای رکود تفاوتی جدی داشته اما در نگاه غالب فعالان بازار چندان هم محسوس نبوده است. در سالهای گذشته و در دورههای رکود، جریان غالب بازار رقابت منفی، تلاش برای جذب مشتری بیشتر و تقویت حجم فروش و فاصله گرفتن از رقبا بوده است که در نهایت، خروجی آن با کاهش قیمتها در یک گروه کالایی خاص یا حتی محصولات عرضه شده از سوی یک کارخانه مشخص خودنمایی کرده اما به تمام بازار سرایت پیدا میکرد. به عبارت سادهتر با کاهش قیمت این کارخانه، سایر بخشهای بازار نیز در نهایت مجبور به اطاعت شده و قیمتها کاهش مییابد. اوج این وضعیت را میتوان به بهمن ماه سال گذشته و رسیدن قیمتهای میلگرد به سطوحی نزدیک به ۱۱۰۰ تومان برشمرد، اما این بار رکود موجود تنها توانسته است تا قیمتها را به سطوحی نزدیک به ۱۵۰۰ تومان کاهش دهد یعنی یا رکود چندان قدرتمند نبوده یا رخدادهای دیگری در بازار در جریان است. البته باید به این دو نکته نیز اشاره کرد که به نسبت آن دوران قیمتهای جهانی فولاد نیز افزایش یافته بهعلاوه نرخ تعرفه واردات نیز تقویت شده است تا در نهایت باعث شود تا قیمتهای داخلی در سطوحی بالاتر قرار بگیرد؛ ولی این موارد نیز همه ماجرا نیست؛ زیرا هماکنون هم قیمت تمام شده واردات هر تن میلگرد به کشور با احتساب ارز آزاد و تعرفه واردات، بالاتر از قیمتهای داخلی به شمار میآید.
در این بین براساس عرف بازار فولاد در روزهای پایانی تابستان دو اتفاق امکان تحقق دارد یعنی کاهش قیمتها در نیمه غربی جهان با محوریت اروپای شمالی و شمال غربی (به دلیل کاهش دما و افت تقاضا) و دیگری افزایش قیمتها در نیمهشرقی جهان با محوریت شمال و شمال شرقی چین (بهدلیل پایان یافتن زمان بارشهای فصلی و تلاش برای بازسازی خرابیهای حاصل از سیل و بهبود نسبی ساختوساز در این کشور). این دو وضعیت میتواند ابهامی جدید را در بازارهای فولاد جهانی ایجاد کند؛ هرچند قیمتهای بالای زغالسنگ در اقصی نقاط جهان و همچنین کاهش آرام بهای سنگآهن باز هم به ابهامی جدید دامن میزند. در هر حال از هماکنون عقبنشینی آرام قیمتها در بازارها را میتوان مورد توجه قرار داد.